سال 57 بود که در بحبوحه مبارزات ملت با حکومت ستم شاهی به ننه علی خبر داده شد فرزندت در جنوب به درجه شهادت نائل آمده است و او که هیچگاه باور نداشت قربانعلی او مرده است به زندگی اش در کنار مزار فرزندش ادامه داد و حتی انتقال پیکر فرزند به تهران هم باعث نشد دمی از او جدا شود. اتاقکی در بهشت زهرا ساخت و روزها و شبهای متمادی را در انجا همراه با فرزند دلبندش سپری کرد. فرقی نداشت لمس صورت قربانعلی اش با سنگ مزار اپان شهید و به واقع قربانعلی هیچگاه برای ننه علی خاموش نبود و نشد و همیشه این مادر و فرزند با یکدیگر نجوا میکردند تا سال 79 که دیگر این مادر زمینگیر شد و ناچار به ترک اتاقکش در بهشت زهرا اما همچنان فرزند شهیدش را میدید و درد دلهای خویش را فقط با او در میان میگذارد.

 

 

 

این زندگی به همین منوال گذشت تا اینکه بلاخره در سال 90 فرزند ، مادرش را دعوت کرد و مادر هم با دل و جان این دعوت را پذیرا شد و به دیدار شتافت.



عکس یادگاری در قطعه شهدا!

 

 

 

عکس یادگاری در قطعه شهدا!

 

حضور تعدادی از بازیگران زن سینمای ایران در قطعه شهدای بهشت زهرا ...

 

همین چند خط کافی است بدانیم آنانکه کلامی و زبانی شهیدان را باور دارند هیچگاه رفتاری به جز انچه خوشایند شهداست نمی کنند و آنانکه به این باور نرسیده اند دائما عمدا یا سهوا رفتارشان برخلاف آن چیزی است که مطلوب شهداست. عکس یادگاری انداختن در قطعه شهدا هیچگاه دلیلی بر تایید رفتارمان نیست بلکه زندگی با انان است که رفتارمان را آن مینماید که معیار و ملاک شهادت است.




      

پوشیدگی زن، همواره خاکریز بزرگی در برابر موج وسوسه‌ها و کج‌روی‌هاست.
حجاب اسلامی، تجلی زیبایی‌های معنوی زن است که حسن انتخاب او را به منصه ظهور درآورده است.
حجاب زن، مهد آرامش اوست که چون حصاری بلند از گلستان زیبایی‌های جسم و جانش حفاظت می‌کند.
حجاب، حضور حماسی زن در جامعه است که قلب استعمارگران از هیمنه‌اش در بیم و هراس است.
اگر دژ استوار حجاب زن مسلمان فتح شود، راه بردگی جامعه اسلامی هموار می‌گردد.
حجاب، هنر زن و زن، هنر آفرینش است.
روگرفتن زن از نامحرم، هنری دینی و تجلی جمال اوست و ناتوانی از آن، بی‌هنری آشکار است.
حیا، نگرانی از زشتی و ترک ناپسندی‌هاست.
حیا، تغییر درونی و عامل بازدارندگی است.
حیا، نوری است که به توقف آدمی در مرز گناه کمک می‌کند.
حیا، برانگیزاننده حس ترک گناه و بازدارنده از انجام خطاست.
حیا، رشد آدمی است در مسیر پرهیز از اشتباه و دوری از گناه.
حیا، ملکه‌ای است باوقار و استوار در تعیین راه و نمایاندن چاه.
حیا، وادارنده انسان به کار نیک، سبب همه زیبایی‌ها و مسبب وفای به عهد است.
حیا، نظارت آدمی بر خویشتن خویش است.
وقتی کرامت نفس و بزرگواری نباشد، حیا و عفت نیز جایی ندارد.
اگر کسی برای خود و آبروی خویش ارزش قائل باشد، حیا در وی نمود پیدا می‌کند.
اگر حیا نباشد، ارزش و شخصیت، حرمت و کرامت، مردانگی و غیرت نیز معنا ندارد.

حکیمه مهدیان و سید محمدحسین حسینی هرندی




      

 

چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد
رسول خدا فرمود: چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟ 
فاطمه عرض کرد: او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند
رسول خدا فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.) 
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود: فاطمه پاره تن من است

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید: بهترین کار برای زنان چیست؟ 
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند 
رسول خدا فرمود: فاطمه پاره تن من است 

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی
فاطمه علیها سلام می‌فرماید:« هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد

روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود: چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است
اسماء گفت: من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن.» و فرمود: پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید

منابع:

بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189.

بحار/92/43 اول صفحه -

بحار/189/43 -

بحار1/81/43-

بحار/54/43




      

معلم وارد کلاس شد، چشمش به نوشته ی روی تخته افتاد: " ورود خانم های بی حجاب به کلاس درس ممنوع!" عصبانی شد و به دفتر رفت، مدیر به کلاس آمد، اول با زبان خوش پرسید: چه کسی این جمله را نوشته؟ کسی جواب نداد، مدیر عصبانی شد.


بچه ها را بیرون کرد و به صف کشید و تا توانست با چوب به کف دستشان زد، باز کسی چیزی نگفت.


شهید محمد رضا توانگر




می دانست از ساواکی ها هستند و می خواهند براش پرونده سازی کنند. از او پرسیده بودند نظرت در مورد حجاب چیه؟ گفته بود: من که نظری ندارم باید از روحانیت پرسید! من فقط یه حدیث بلدم که هرکس همسرش را بی حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد بی غیرت است و خداوند او را لعنت می کند.


ساواکی ازش پرسید شاه را داری می گی؟ خنده ای کرد و گفت من فقط حدیث خواندم.


شهید محمد منتظر القائم


 




      

من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم. تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا
یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است. تا در را باز کردم، اوه... چه شکلی!داخل

اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!گفتم: چطور با یک

دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است. گفت: آخر ما حزب

اللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر

به زن‌های جوان سلام نمی‌کرد. گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌کند تو چرا سلام

نمی‌کنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم.

می‌ترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم:

دل علی می‌لرزد، تو خاطرت جمع است.




      
<      1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام مادرم میگفت: در یکی از شب های سرد زمستانی 59 همه خانواده در زیرزمین خانه (شَوادون) نشسته بودیم و سعی میکردیم موج رادیو عراق را پیدا کنیم تا از زبان دشمن اوضاع جبهه را بشنویم یا که ببینیم می گوید الف دزفول چند خانواده ازفامیل هم درزیرزمین ماپناه گرفته بودند. نامزدبرادرشوهرشهیدم هم آنشب پیش مابود... . . *بقیه در لینک..کلیک رنجه بفرمایید*



+ از ازل فاطمه مادرم بوده<br>پسرش مونس و دلبرم بوده<br>روز محشر اگرم پسر نگه<br>میگه این غلام اکبرم بوده<br>زیر آتیش گناه و معصیت<br>بزم ماتم تو سنگرم بوده<br>اولین خیمه‏ای که برات زدم<br>با چادر نماز مادرم بوده<br>با همه شکستگی خوشم بگی<br>این شکسته کبوترم بوده<br>بعد مرگم میدونم همه میگن<br>یا حسین جمله آخرم بوده



+ سلام دوستان....اومدم بگم که من همون اف1 هستم به آدرس: http://kolbehf1.parsiblog.com

+ مقام معظم رهبری : « بسیجی ، آن جایی که جای علم است ، جای تحقیق است ، جای صبر کردن بر مشکلات نوآوری علمی است از ‏جان و ذهن خودش مایه می گذارد »



+ سلام.....5شنبه است.....یادی از اهل قبور کنیم!.....حتی با یک صلوات........



+ قطعه گم شده ای از پر پرواز کم است/ یازده بار شمردیم و یکی باز کم است/ این همه آب که جاریست نه اقیانوس است/ عرق شرم زمین است که سرباز کم است....



+ الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) **** هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع) **** یعنی که تأملی کنید ای یاران ! ****آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟



+ سیاهی ها زیاد می شوند کم کم... سپیدی ها هم... دل من سیاه سیاه است... اما نه از جنس سیاهی های پرچم های "یا حسین " تو...



+ .....



+ اطاعت از فاطمه علیه السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است(امام باقر(ع))




[Designed By Ashoora.ir    مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]