امروزبحمدلله بالا خره چشمم به جمال دهلاویه افتاد وبعدش هم به هویزه رفتیم نمی دونین چه حالی داد مخصوصا بنده که بغل دستی تواتوبسم معلوم نبودچش بودوزارزار گریه می کردو همه می خواستن دلداریش بدن وبنده می بایستی به علت کمبودجاواین که نزدیک دوستام باشم مجبوربودم وایسم یاتویه جای کوچیک میشستم که نتیجش این شدکه الآن تمام بدنم دردکنه ولی حسابی خوش گذشت .

حتی توهویزه زیارت عاشوراهم خوندیم.خلاصه سرتونودردنیارم ازدهلاویه یک بسته که شامل شعرهایی ازچفیه است وپشت هرکدوم ازشعرهاهم یک عکس زیبا موجوده خریدم راستی اسم کتاب چفیه یعنی...است که شاعرشم:محسن صالحی حاجی آبادیه که می خوام براتون مقداری از شعراشوبنویسم پس لطفابخونین:

روی جلدش نوشته:چفیه یعنی بندگی&یعنی خضوع

چفیه یعنی&ذکرزیبای رکوع

ودرونش:

ماهنوزم چفیه دارلشکریم

چاکران این شبستان ودریم

ماخمینی راخمینی دیده ایم

گل ز بازار ولایت چیده ایم

مادعاکردیم ورهبرخواستیم

چون خمینی نوردیگرخواستیم

چشم خودرا فرش پایش کرده ایم

دردل شبها دعایش کرده ایم

مادعا کردیم که اومنصور باد

هربلاازجان پاکش دورباد

مازباغ چفیه اش گل چیده ایم

ازلبش صدشاخه سنبل چیده ایم

اوخمینی-مافدائیهای او

مافدائیهای خاک پای او