زمان دور...دزفول به دور خورشید میچرخید!زمین هم به دور دزفول....یهو دزفول به زمین برخوردند...!چون دزفول از زمین بزرگ تر بود تیکه از دزفول جدا شد و اسمش شد ماه....

به همین خاطر وقتی به یکی میگن چقد ماهی یعنی چقد دزفولی هستی......................

بذار خلاصه کنم برات!جهان ب ایران مینازد و ایران هم به دزفووووووووووول......کپی برای کل کره ی زمین ازاد است..

یه چیزی بگم؟ادمای باحال و لارجی هستیم.........

سلام سلام

خوبید؟

چند وقت پیش اومدم گفتم که این وبلاگ عزیزم توی شهرستان رتبه اول رو اورده

خب

مدرسمون برای روز مادر و زن و تولد حضرت فاطمه(س) سرصف یه جشن برگزار کرد و من که طبق معمول دیر رسیدم مدرسه فقط به سه برنامش سرصف رسیدم.دیدم کلی جایزه سر میزه.بعدشم که دیدم نوشتن تقدیر از برگزیدگان مسابقات فرهنگی هنری... دیگه فهمیدم منم جزوشونم

که خداروشکر جزوشونم بودم و برای رتبه اول وبلاگ نویسی و رتبه سوم عکاسی و دختر خوب و فعال بودنم بهم جایزه دادن

که البته دیگه تو این دبیرستان فک کنم جهازیم کامل شده از بس از این چیزا که تو عکس میبینید بهم میدن..

برا وبلاگ نویسی اون اسپند دود کن برقی رو دادن و برای عکاسی هم دستگیره آشپزخونه :-ا

دوستم داشت نگاه جایزم میکرد بعد با یه دختری هم صحبت شد بعد نگام کرد گف انگار این دختره جایزه هارو خریده..بگیریم بزنیمش؟؟

..... دوتا هم لوح تقدیر بهم دادن....

منم ندیدم زدم به لوح تقدیرای بقیه و همه ریختن.فرمانده بسیج گف چیکارکردی ترتیبشون بهم خورد.مدیرمونم خم شد لوحارو برداره گف نه اصلنم ترتیبشون بهم نخورده(منم کمکش کردم)

سلام علیکم

سال نوتون مبارک باشه

امسال تعطیلات کجاها رفتین؟ رفتین به جنوب کشور؟! رفتین کیش یا رفتین آبادان؟

من که خودم تو جنوب غربی کشورم، استان خوزستان.جایی که کلی شهید داده تو جنگ دفاع مقدس

شهرستان دزفول

تو عیدم یه روز شهدا طلبیدنو رفتم دوکوهه.پادگانی که خیلی از شهدا شاید اونجا استقرار داشتن

البته دوکوهه تو شهر اندیمشک هست

آخرین باری که دوکوهه رفته بودم تو بچگیام وقتی بود که رهبر اومده بودن دوکوهه

اونجا پربود از مردمی که از همه جای کشور اومده بودن راهیان نور

تا از ماشین پیاده شدم یکی از مسافرا اومد کنارمو سر صحبتو باز کرد و میخواست غریبی نکنم .اومد گفت از کجا اومدین؟ گفتمش مال همینجاییم.از دزفول.بعد دید غریب نیستم گذاشت رفت

چقدم برنامه های مختلف تدارک دیده بودن.

بعد از نماز یه آقایی اومدو واسمون روایتی رو تعریف کرد.کلیپ هم پخش کردن.یه سفره هفت سینم درست کرده بودن که روی سینه هر کبوترش اسامی حضرت فاطمه(س)رو که با سین شروع میشدنو نوشته بودن

نمایشگاهیم بود که منو خواهرمو دخترش و یکی از اقواممون رفتیم نگاش کنیم که یه آقایی اومدن گفتن میخواین براتون توضیح بدم؟ خواهرمم گفت خب بدین(دیگه خودتون فکرشو کنین)طرف ول کن نبود دیگه.ولی حوصله سربر توضیح نمیداد.خوب بود

این تصویر پایینیه رو من فقط دست و موس رو میدیدم از بس تاریک بود.عکس که گرفتم فلش زد یهو دیدم یه آدمم توش افتاده.ترسیدم

از اون آقاهه که رد شدیم ینفردیگه رو دیدیم که برای یه گروهی داشت توضیح میداد.بنده خدا فقط خودش مرد بود بقیه دختر.سرشو انداخته بود پایینو توضیح میداد

میگف باید مردم بیان این مناطقو ببینن.خب چرا نمیان؟

یه جوری حرف میزد که یعنی زود باشین به راه راست هدایت بشین.خب آخه ما خودمون که اومده بودیم راهیان نور.دیگه چرا دعوامون میکنی اخوی!!

این عکس بالاییم داره میگه که این چیزا بدن.اَخَن

بعدشم رفتیم شام خریدیم خوردیم.

جوک سالم اونجا شنیدم!یه مسئولی وایساده بود کنار قایق جنگی ها بعد زنگ زد به یه نفر که بهش آدرس بده،بهش گف بیا من کنار کشتی هام!!بیا پیش کشتی ها!!!!!!!!

..................

یه روزم تو تعطیلات آقای میرداماد مداح کشورمون اومدن دزفول و تو مرقد امام زاده سبزقبا نوحه سرایی کردن

پ ن: عکسارو همه خودم گرفتم و اون آدرس زیر عکسا آدرس وبلاگ خودم هست.اونورم تشریف بیارید خوشحال میشم

ســــــــــــــلـــــــــــــــــــام

خوب هستین؟؟ کیا به وبلاگم سر میزنن؟

چندوقت پیش منو دوستم تو مسابقه وبلاگ نویسی که بخشنامش برای دبیرستانمون اومده بود شرکت کردیم و حالا ....

امروز نتایجش اومد و اعلام شد که وبلاگ من (همین وبلاگ) به در بین سال چهارمی ها اول شده.در سطح شهرستان

بزن کف قشنگه رووووووووووو...........................

بخاطر اینکه از هر پایه تحصیلی فقط یک نفر از هر مدرسه رو میشد تو مسابقه شرکت داد برای همین دوستم که سابقه وبلاگ نویسیش از من کمتر هستو به عنوان سال سومی معرفی کردن و اون مقام سوم رو کسب کرد..بهش تبریک میگم.

دوتا از دوستام هم گیر دادن بهم که برامون باید شیرینی اول شدنتو بگیری! بهشون میگم هنوز که تو استان نگفتن رتبه اوردم یا نه! گفتن در سطح روستا هم برنده شده باشی باید شیرینی بدی! منم براشون بستنی خریدم.به یکی دیگه از دوستام جریانو گفتم اینم گیرداده برام بستنی بخر!

خلاصه دعا کنید تو استانم اول بشم که برم کشوری

خدایــــــــــــــــــــــــــــا شُکرت

حجاب ظاهری ، ریشه در عفاف درونی دارد .

کسی که بخواهد پاک باشد ، ظاهر و باطنش را باید یکی کند .
آنان که بی قید و لاابالی اند ، ولی می گویند :« دلت پاک باشد ! » نمی دانند که پاکی دل ، در پاکی رفتار و متانت و وقار ، نمایان می شود و از دل پاک ، جز نگاه پاک برنمی آید .
از کوزه همان برون تراود که در اوست .
نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد ، ولی مدّعی باشد که دلش پاک است .