عنوان اصلىِ بیعت در غدیر عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرینِ آنها که حضرت مهدى علیه السلام بوده و امامتشان تا روز قیامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى که درباره ى آنان در متنِ خطبه ذکر شده است.

پس موضوع اصلىِ بیعت غدیر فقط امامت و خلافتِ على بن ابى طالب علیه السلام نیست، بلکه ...

 

امامت همه ى ائمه علیهم السلام است که امامتشان تا روز قیامت ادامه دارد و قبل و بعد از ایشان امامى نیست و کسى جز آنها حق چنین ادعایى را ندارد. مردم که با على علیه السلام بیعت کردند، در واقع مستقیماً با همه ى امامان بیعت نمودند.
محتوای بیعت در غدیر
وعده هایى که مردم در غدیر پیرامون موضوع ولایت بر سر آنها بیعت کردند از این قرار است:

1. شنیدیم، پس کسى نخواهد گفت: "من نشنیدم و متوجه نشدم".

2. در مقام عمل اطاعت مى کنیم و سر تسلیم فرود مى آوریم.

3. در قلب و ضمیرمان به این مطلب راضى هستیم.

4. زندگى و مرگ و حشر و بعث ما بر این عقیده خواهد بود.

5. در این مطالب تغییر و تبدیل نمى دهیم.

6. در این مطالب شک به دل راه نمى دهیم.

7. این مطالب را در آینده انکار نمى کنیم و از قول خود برنمى گردیم، و پیمان و عهد خود را نمى شکنیم و به وعده ى خود وفا مى کنیم.

8. از قول تو، به نزدیکان و دوردستان از فرزندان و فامیل خود مى رسانیم.
ارزش و پشتوانه یبعت در غدیر
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در این مورد تأکید خاصى داشتند که این بیعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلکه در حکمِ بیعت با خود خداوند است. در این باره جملات زیر را فرمودند:

1. این بیعت از جانبِ خداوند و به امر اوست.

2. آنان که این بیعت را انجام مى دهند در واقع با خدا بیعت مى کنند.

3. من با خدا بیعت کرده ام و على هم با من بیعت کرده است.

4. با خداوند بیعت کنید، و با من و على و حسن و حسین و امامان بیعت کنید.

5. آنان که در بیعت نمودن با او از یکدیگر سبقت بگیرند رستگارانند و در باغهاى نعمت خواهند بود.

6. هرکس این بیعت را بشکند بر ضرر خود کار کرده، و هر کس به آنچه با خدا عهد کرده وفا کند خداوند به او اجر عظیم عنایت فرماید.
ضامنو شاهد بیعت در غدیر
هر عهد و پیمانى احتیاج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انکار، به او مراجعه شود. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شاهد و گواهِ این بیعت را خداوند و خودش و ملائکه و بندگان صالح خدا تعیین کردند و فرمودند:

"بگوئید: خدا را بر این مطلب شاهد مى گیریم، و تو نیز بر ما شاهد هستى و هرکس که خدا را اطاعت مى کند و ملائکه ى خداوند و لشکر او و بندگانش را شاهد مى گیریم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است".
کیفیت بیعت
پیداست که شکل عمومىِ بیعت همان دست دادن است، ولى این دست دادن در واقع حاکى از عهد بستن و تصمیم به وفادارىِ قلبى و نیز پیمان لسانى است.

در غدیر چند جهت وجود داشت که به خاطر آن قبل از بیعت با دست، بیعت لسانى که به شکل اقرار زبانى و به صورت گفتن بود انجام گرفت و حضرت متن گفتار را هم تعیین کردند. این جهات عبارتند از:

1. بیعت بادست احتیاج به تفسیر دارد، و باید قبلاً معلوم شود بر سر چه بیعت مى کنند. این اقرار لسانى در واقع مفسّر بیعت با دست بود که بعد از خطبه انجام شد.

2. ممکن بود عده اى پس از خطبه براى بیعت با دست حاضر نشوند و خود را از صحنه کنار بکشند و بعد بگویند: "ما بیعت نکردیم". لذا حضرت ابتدا به صورت لسانى بیعت گرفت و فرمود: "هرکس توانست با دست بیعت مى کند و هر کس نتوانست با زبان اقرار کرده است".

3. اگر متن و عبارات براى بیعت لسانى تعیین نمى شد ممکن بود هر یک از مردم طبق ذوق و سلیقه ى خود عباراتى را بکار برد که از نظر اعتبار رسمى و قانونى جاى سؤال و اشتباه باشد، و گذشته از هرج و مرج در واقع هر کس به مطلبى که مغایرتها و زیاده و نقیصه هایى با دیگران داشت اقرار کرده بود.

4. اگر متن تعیین نمى شد ممکن بود عده اى فتنه گر، عبارات خاصِ شبهه ناکى را آماده کنند و با آن زمینه ى سقوط ارزش این بیعت را آماده سازند.

5. به خاطر کثرت جمعیت و کمى وقت و مساعد نبودن شرایط توقف مردم، این احتمال قوى بود که عده اى واقعاً فرصت بیعت با دست را پیدا نکنند، و لذا مى بایست این بیعت لسانى انجام مى شد.

پس از روشن شدن این جهت، مى پردازیم به این نکته که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بیعت با دست و بیعت لسانى را به چه صورت انجام دادند:

الف: بیعت با دست چنین بود:

1. در اثناء خطبه متذکر شدند که پس از خطبه شما را به دست دادن به عنوان بیعت دعوت خواهم کرد.

2. دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او "پیامبر صلى اللَّه علیه و آله" به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان علیهم السلام بیعت کنند، و سپس با شخص على بن ابى طالب علیه السلام بیعت نمایند.

3. این بیعت با دست را حاکى از بیعت با قلب و جان دانستند.

ب: بیعت لسانى را در پنج عبارت فرمودند:

1. همگى تان این متن را بگوئید: "......" که همان متن مفصل را حضرت برایشان تعیین فرمودند. [ به قسمت یازدهم از بخش ششم این کتاب مراجعه شود. ]

2. اى مردم، آنچه به شما گفتم تکرار کنید.

3. اى مردم، چه مى گوئید؟ خداوند اَصوات را مى شنود و از پنهانهاى نفسها خبر دارد. "کنایه از اینکه اگر چه اصوات به هم مخلوط است و از باطنها هم کسى خبر ندارد، ولى خداوند ناظر و شاهد است".

4. بگوئید سخنى را که خداوند به خاطر آن از شما راضى شود.

5. بگوئید: "حمد و سپاس خداى را که ما را به این مطلب هدایت کرد، و اگر خداوند هدایت نکرده بود هدایت نمى یافتیم".
نتیجه بیعت
اگر چه با وجود نص، نیازى به بیعت غدیر نبود، و مردم مثل سایر موارد منصوص اسلام، باید خلافت را هم مى پذیرفتند، ولى این بیعت عمومى به عنوان یک حق قانونى و اجتماعى نیز مطرح بود که در مقابل کار عمال سقیفه قرار مى گرفت. یعنى وقتى مى گفتند: در سقیفه ما با بیعت مردم خلافت ابوبکر را درست کردیم، در مقابلشان گفته مى شد: بیعت غدیر قبل از آن و با حضور جمیعتى بیشتر و با حضور شخص پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و به ضمیمه ى نص الهى بوده است.

اضافه بر اینکه اهل سقیفه در مراحل مختلف کارشان متوسل به انواع مختلف بیعت شدند. بیعت ابوبکر که فلتة بود و با عدّه ى قلیلى و بدون مشورت انجام شد و هیچ افضلیتى هم مطرح نبود. بیعت عمر با سفارش ابوبکر و تعیین او بود. بیعت عثمان هم با تعیین شوراى فرمایشى عمر بود. ولى بیعت امیرالمؤمنین علیه السلام انتخاب افضل بود، که این افضلیت به نص رسول صلى اللَّه علیه و آله بود، گذشته از آنکه نص انتصابى آن حضرت نیز بود و بیعت به عنوان اقرار گرفتن و قبول آنچه حضرت مى خواست بود تا اگر کسى بیعت دیگرى را پذیرفت معلوم باشد که قبلاً بیعت غدیر را گردن نهاده بوده است.
این مطالب انتخاب شده از سایت خطبه غدیر است

www.khetabeghadir.com