سلام امروزتومدرسه ازمون امتحان بسیج گرفتن که خیلی باحال بودچون بعضی ازبچه هاوقتی شنیدن نمیشه تقلب کرد پاشدن ورفتن ولی ماکه موندیم هی میگفتیم فرمانده جواب فلان سوال چیه اونم میگفت.خلاصه هرجوری بودباخنده امتحانوگذروندیم ولی من آخرین نفری بودم که ازسرجلسه بلندشدم ولی تقصیربقیه بودچون می ترسیدن که دبیربره سرجلسه ولی من شجاعت به خرج دادموبالا خره توشلوغ پلوغی کلاس خودمورسوندم به کلاس.




      

من بسیجی ام ،اما غریب ، من فرزند خلف روح اله هستم

 

پدرم مرا بیسجی نامید و من از خدا گمنامی خواستم و بر نوشته های خود گفتم اگر برای خداست بگذار گمنام بمانم.

 

من بسیجی ام ، یار دیرین ولایت ، در کوچه های بی کسی درغربت دنیا، من شیر بیشه دنیاام ،نعره می کشم بر سر دشمنان خدا.

 

من بسیجی ام ، ذوالفقار ولایت، به تیزی نور ، به صافی دریا، به طراوت بهار ، بی غلاف و خاموش.

 

من بسیجی ام ، دل به راه خدا داده ام و از او وصال می خواهم با رویی خونین ، با سری پر سودا ، با سینه ای مجروح و با قامتی استوار ، من بسیجی ام .

 

من بسیجی ام ، پاسدار این مردم ، این امت اسلام ، در کل جهان، من سربازم سربازی بی باک اما گمنام ، من داعیه دارحکومت جهانی اسلام هستم .

 

من بسیجی ام مرغ عاشقی که پریدن نمی داند اما در کلاس آن هرسال می نشیند،اما روزی می آموزد پرزدن را، و آن روز سلام می کند خدا را.

 

من بسیجی ام ، نغمه خوان سرود تنهایی، در ظلمت بی کسی ، ازداغ دوستان ،از هجر شهیدان.

 

به خدا پناه می برم از عاقبت دوستان و از دنیا.

 

من گمنام ترین سرباز هستم در خاکریز، از میدان مین تا میدان انقلاب، در زیر تیرهای رسام در سه راهی شهادت.

 

من بسیجی ام کسی مرا نمی شناسد . اصلا نمی خواهم مرا بشناسند؛ من گمنام ام مثل مادرم مثل جده سادات.

 

مرا با پیشانی بند و لباس خاکی می شناسند، با رویی خاکی، با تنی زخمی در برابر تیر و ترکش های هجمی و غیر هجمی.

 

من بسیجی ام با تنی پر از ترکش، با دلی پر از خون و سینه ای پر درد، روزگاری ترکشها لمس می شد ولی امروز نامرئی اند مثل تهمت مثل گاز خردل

 

من بیسجی ام ، اما هوشیار در برابر ناملایمات دنیا، در بازی دنیا در بی کسی مردم حرفها را بر جان می خرم.

 

من بسیجی ام ، اهل صبر، چرا که رهبرم اینطور می خواهد ولی خدا نکند که ترمزم ببرد.

 

من بسیجی ام ، اهل انتظار ، اهل دعا، دعای فرج دعای وصل را می خوانم ، دعای وصل هجر را ، به انتظار مولایم بی قرارو بی تابم، اما منتظر.

 

من بسیجی ام ، سرمایه دار خزائن غیب، اگر باور ندارید از خدا بپرسید ، اگر با او دوست هستید.

 

من بسیجی ام ، فرزند روح الله ، یاور حزب الله ، کوچک اهل ولایت و تا آخر می مانم ، چرا که خستگی معنا ندارد.کی خسته است ، دشمن.

 

من بسیجی ام ملازم کاروان عشق ، در سفر تاریخ ، در هیاهوی دنیا، به انتظار عاشورا، به امید ظهر عاشورا ، سالیانی بس مهیا بوده ام با رویی خونین با ندای یا لیتنی کنا معکم.

 

من بسیجی ام ، زائر کوچه های بقیع ، بدنبال مادرم ، سرگشته بیابانم ، با خار هم درد،با خاک هم معنا و با آب هم اسرار ، او می داند من کیستم.

 

من بسیجی ام ، معجزه حضرت روح الله ، سرباز خستگی ناپذیر ولایت ، شعارم کربلایی است ؛ ایمان ،جهاد ، شهادت و ابتدا هجرت.

 

من بسیجی ام ، جامانده از قافله شهدا ، اما امیدوارم به کرم خدا و وفای دوستان.

 

من بسیجی ام ، لبیک گوی ندای الرحیل ، الرحیل من حاضرم ، سالیان درازی است که آماده ام ، بر سرو رویم غبار انتظار نشسته است. و بر تو سلام می دارم.

 

من بسیجی ام بی سر، مثل نخل های سوخته خوزستان به خروش اروند و به آرامی هویزه و زیرکی فکه .

 

من بسیجی ام ، عاشق شهادت ، به انتظار مولایم دعای عهد می خوان ، جمعه را می شناسم ، غروب جمعه را بهتر ، دلم می گیرد از بی قراری به بیابان پناه می برم و عقده سر می دهم اما هر روز عهد رافراموش نمی کنم.

 

من بسیجی ام عاشق زیارت عاشورا ، در افق خونین کربلا و کل ارض کرببلا .

 

من بسیجی ام، اهل صبر ، اهل درد و اهل رنج.

 

من عاشق طریق حیدر هستم و با غیرت شروع کردم و بر مظلومی خندیدم و در آخر با شهادت می روم چون مقتدایم خمینی است ، آزاد مرد تاریخ و سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست.

 

رهبرم سید است ، نامش علی است ، شهرتش خامنه ایی ، فرزند روح الله و از سلاله رسول الله و از طیبه پاکان و از یادگاران قافله شهدا، او جانباز است. او سقاست، سقای ما بسیجی ها ، کلامش زلال تر از آب است با قامتی رعنا و استوار ،اما در دلش جز خون خبری نیست ، این را می دانم چون در دلش جای دارم دلش شکسته است ، سینه اش پر درد است و رنج دوران بر قامتش سنگینی روا داشته است او جان من است و من بسیجی ام .

 

خاک زیر پای ولایتم ، این را همه می دانند و تو نیز بپرس ! که بهایم با ولایت است و بی او هیچم.

 

من بسیجی ام ، رزمنده در کوی برزن در قافله عاشورا؛ من سربازی هستم در کل یوم عاشورا. سرم را برای روزی نگاه داشته ام ، سرم پر سوداست ، گردنم باریک است ، در مسلخ عشق ، در میان زمین و آسمان ، سرم جداست ، چون خدا می خواهد ، چرا که مر اتنها و سرجدا می خواهد.

 

من بسیجی ام و تازنده ام رزمنده ام در رکاب ولایت به فرماندهی خون خدا در سپاه عاشوراو در کربلای معلی.

 

من بیسجی ام، مثل کوه استوار ، مثل دریا بی انتها ، فرزند امام عاشق ثارالله ، امروز نیز هستم چرا که بسیجی میدان را خالی نمی کند.

 

من بسیجی ام ، فرزند روح الله ، سرباز ولایت، مرا نمی شناسند چون گمنامم و بگذار بهتر گمنام بمانم چرا که برای خداست اینطور بهتر است و دیگر هیچ.




      

امروزبحمدلله بالا خره چشمم به جمال دهلاویه افتاد وبعدش هم به هویزه رفتیم نمی دونین چه حالی داد مخصوصا بنده که بغل دستی تواتوبسم معلوم نبودچش بودوزارزار گریه می کردو همه می خواستن دلداریش بدن وبنده می بایستی به علت کمبودجاواین که نزدیک دوستام باشم مجبوربودم وایسم یاتویه جای کوچیک میشستم که نتیجش این شدکه الآن تمام بدنم دردکنه ولی حسابی خوش گذشت .

حتی توهویزه زیارت عاشوراهم خوندیم.خلاصه سرتونودردنیارم ازدهلاویه یک بسته که شامل شعرهایی ازچفیه است وپشت هرکدوم ازشعرهاهم یک عکس زیبا موجوده خریدم راستی اسم کتاب چفیه یعنی...است که شاعرشم:محسن صالحی حاجی آبادیه که می خوام براتون مقداری از شعراشوبنویسم پس لطفابخونین:

روی جلدش نوشته:چفیه یعنی بندگی&یعنی خضوع

چفیه یعنی&ذکرزیبای رکوع

ودرونش:

ماهنوزم چفیه دارلشکریم

چاکران این شبستان ودریم

ماخمینی راخمینی دیده ایم

گل ز بازار ولایت چیده ایم

مادعاکردیم ورهبرخواستیم

چون خمینی نوردیگرخواستیم

چشم خودرا فرش پایش کرده ایم

دردل شبها دعایش کرده ایم

مادعا کردیم که اومنصور باد

هربلاازجان پاکش دورباد

مازباغ چفیه اش گل چیده ایم

ازلبش صدشاخه سنبل چیده ایم

اوخمینی-مافدائیهای او

مافدائیهای خاک پای او




      

در اندیشه امام(ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی

نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است

وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد

که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.

بسیج در صورتی می تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهای دایمی و

باورها و ارزش های فرهنگی پدید آورنده آن به روشنی تعریف شوند، این نیازها ممکن است اقتصادی،

سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند.

به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار

وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی

است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان

معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»

 

از دیدگاه امام بسیجی کسی است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام

اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاکی است که بر اساس آن

میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.




      

فرازی از فرمایشات حضرت امام خمینی(ره)
افتخارم این است که بسیجی ام

خبرگزاری فارس: حضرت امام خمینی(ره) می فرمودند: من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى‏خورم و از خدا مى‏خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى‏ام. من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام مى‏دانم.

بسیج؛ الطاف جلیه خداوند
تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران، یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد.(1)

بسیج؛ شجره طیبه‏
بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفه‏هاى آن بوى بهار وصل و طراوات یقین حدیث عشق مى‏دهد. بسیج، مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته‏هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‏اند.(2)

بسیج؛ لشکر مخلص خدا
بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت‏یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى‏نشانى گرفته‏اند. بسیج، لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‏اند.(3)

بسیج؛ مصداق کامل ایثار
در حوادث گوناگونِ پس از پیروزى انقلاب خصوصاً جنگ، نهادها و گروه‏هاى فراوانى بودند که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت‏طلبى، کشور و انقلاب را بیمه کردند، ولى حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسى سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود؟!(4)

ثمره حضور بسیج و تفکر بسیجى در کشور
ملتى که در خط اسلام ناب محمدى«ص» و مخالف با استکبار و پول‏پرستى و تحجرگرایى و مقدس‏نمایى است، باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر، ملتى سربلند و جاوید است که اکثریت آن، آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.
اگر بر کشورى نداى دلنشین تفکر بسیجى طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم. بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر، به کار خود ادامه دهد.(5)
مسؤولین تنها با پشتوانه شما است که مى‏توانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا مى‏شود به زندگى مسالمت‏آمیز تو!م با صلح و آزادى رسید. حضور شما در صحنه‏ها موجب مى‏شود که ریشه ضدانقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.(6)

افتخارم این است که خود بسیجى‏ام‏
من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى‏خورم و از خدا مى‏خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى‏ام.(7) من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام مى‏دانم.(8)
1) صحیفه امام، ج 21، ص 194
2) همان‏
3) ‏همان‏
4) همان‏
5) صحیفه امام، ج 21، ص 195
6) صحیفه امام، ج 21، صص 195 - 196
7) صحیفه امام، ج 21، ص 194
8) صحیفه امام، ج 21، ص 357




      
<      1   2   3   4   5   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام مادرم میگفت: در یکی از شب های سرد زمستانی 59 همه خانواده در زیرزمین خانه (شَوادون) نشسته بودیم و سعی میکردیم موج رادیو عراق را پیدا کنیم تا از زبان دشمن اوضاع جبهه را بشنویم یا که ببینیم می گوید الف دزفول چند خانواده ازفامیل هم درزیرزمین ماپناه گرفته بودند. نامزدبرادرشوهرشهیدم هم آنشب پیش مابود... . . *بقیه در لینک..کلیک رنجه بفرمایید*



+ از ازل فاطمه مادرم بوده<br>پسرش مونس و دلبرم بوده<br>روز محشر اگرم پسر نگه<br>میگه این غلام اکبرم بوده<br>زیر آتیش گناه و معصیت<br>بزم ماتم تو سنگرم بوده<br>اولین خیمه‏ای که برات زدم<br>با چادر نماز مادرم بوده<br>با همه شکستگی خوشم بگی<br>این شکسته کبوترم بوده<br>بعد مرگم میدونم همه میگن<br>یا حسین جمله آخرم بوده



+ سلام دوستان....اومدم بگم که من همون اف1 هستم به آدرس: http://kolbehf1.parsiblog.com

+ مقام معظم رهبری : « بسیجی ، آن جایی که جای علم است ، جای تحقیق است ، جای صبر کردن بر مشکلات نوآوری علمی است از ‏جان و ذهن خودش مایه می گذارد »



+ سلام.....5شنبه است.....یادی از اهل قبور کنیم!.....حتی با یک صلوات........



+ قطعه گم شده ای از پر پرواز کم است/ یازده بار شمردیم و یکی باز کم است/ این همه آب که جاریست نه اقیانوس است/ عرق شرم زمین است که سرباز کم است....



+ الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) **** هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع) **** یعنی که تأملی کنید ای یاران ! ****آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟



+ سیاهی ها زیاد می شوند کم کم... سپیدی ها هم... دل من سیاه سیاه است... اما نه از جنس سیاهی های پرچم های "یا حسین " تو...



+ .....



+ اطاعت از فاطمه علیه السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است(امام باقر(ع))




[Designed By Ashoora.ir    مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]